...همیشه در قلب منی
لحظه های بی تو بودن تویی که اسم زلالت بهترین واژه رو لبهاس واسه دیدنت هنوزم چشم من پر از تمناس قصه ی من و تو مثل قصه ی برکه و دریاس قصه ی رسیدن شب به طلوع صبح فرداس با دلی پر از گلایه ، از زمونه می نویسم گریه های بی صدامو بی بهونه می نویسم دردمو بگو به جز تو، کی میدونه کی میدونه منو تنها چشمای تو، به سپیده می رسونه نمی خوام تو این هیاهو همنشین سایه باشم برای به تو رسیدن، باید از خودم جدا شم لحظه های بی تو بودن میگذره اما به سختی
نظرات شما عزیزان:
Power By:
LoxBlog.Com |